نم نم باران |
بصیرت در آموزه های قرآن(2)
ابزارهای بصیرت
برای این که انسان به بصیرت دست یابد لازم است از همه ابزارها و فرصت هائی که خداوند در اختیار او نهاده بهره گیرد. بی گمان برای شناخت هر چیزی خداوند ابزارهای شناختی حسی و غیرحسی قرار داده است. انسان به طور طبیعی با ابزارهای حسی و غیرحسی می تواند به شناخت ها در سطوح مختلف دست یابد. از شناخت ظاهری گرفته تا شناخت ژرفی که برخی از آن به چشم برزخی یاد می کنند، همه و همه با ابزارهای حسی و غیرحسی شروع می شود. خداوند بارها تاکید کرده که همه ابزارهای رشد و بالندگی انسان برای او فراهم است و انسان فقط باید در این باره تلاش و جهاد کند و از فرصت ها و ابزارها به درستی بهره گیرد تا به همه مقاصد عالی چون متاله شدن و خدایی گونه شدن تا خلافت الهی و تقرب به قاب قوسین او ادنی دست یابد. چشم و گوش و دیگر حواس ظاهری همان گونه که واقعیت ظاهری و وجودی چیزها و امور را به آدمی می آموزد، مهم ترین منبع شناخت حقایق هستی نیز می باشد؛ زیرا فطرت آدمی تا زمانی که سالم باشد و او شخصیت متعادلی داشته باشد، از طریق همین حواس ظاهری نیز می تواند حقایق را در مراحلی بالاتر به دست آورد. در این میان قلب آدمی نیز به کمک وی می شتابد و ادراک در سطوح مختلف را فراهم می آورد. این گونه است که انسان همه ابزارها و منابع شناختی حقیقت و واقعیت را در اختیار دارد و به سادگی می تواند به بصیرت مورد نیاز خود دست یابد. (اعراف آیه 179 و احقاف آیه 26 و جائیه آیه 23)
عوامل بصیرت زا
افزون بر ابزارهای شناختی که در اختیار بشر است، عوامل چندی نیز وجود دارد که می تواند به تحقق بصیرت و روشن دلی و شناخت حقایق از دل رخدادها و فتنه ها و امور عادی جهان کمک کند.
از جمله این عوامل می توان به آیات خداوندی در زمین و آسمان و نیز در درون و بیرون آدمی اشاره کرد. به این معنا که آیات آفاقی و انفسی چنان زیاد است که هر کسی با بهره گیری از یک و یا چند تا از آن ها می توان به بصیرت دست یابد. (ذاریات آیات 20 و 21 و ق آیات 6 تا 8) در این میان برخی از آیات الهی نقش جدی تری در ایجاد بصیرت ایفا می کنند که از آن جمله می توان به رویش گیاهان (سجده آیه 27 و ق آیات 7 و 8)، گردش شب و روز (نور آیه 44) گسترش زمین و قرار گرفتن کوه های بلند (ق آیات 7 و 8) در آیات تکوینی و آموزه های وحیانی الهی در آیات تشریعی و کتب آسمانی اشاره کرد. از این رو خداوند تورات (قصص آیه 43) و نیز قرآن (اعراف آیه 203) و جاثیه آیه 20) را مایه بصیرت و باز شدن چشم آدمی و برداشته شدن پرده ها برمی شمارد.
در این میان حفظ و مدیریت نفس برای انسان خیلی مهم و اساسی است؛ زیرا انسان در حالت تعادل به گونه ای است که به آسانی می تواند در مسیر دستیابی به بصیرت قرار گیرد ولی از آن جایی که هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی اجازه اعتدال و تعادل را به انسان نمی دهد، لازم است که انسان از تقوا به عنوان کلید مدیریت نفس استفاده کند تا بصیرت وی تحقق یابد. از این رو خداوند در آیه 210 سوره اعراف از تقوا و پرهیزگاری به عنوان یکی از عوامل روشنایی ضمیر و روشندلی بشر یاد می کند. هیچ کس نمی تواند منکر نقش بینش ها و نگرش ها در زندگی انسان و تغییرات مثبت و منفی درونی و بیرونی وی شود؛ زیرا بینش ها و نگرش ها هستند که آدمی را شخصیت می بخشند و رفتار و کردار او را مدیریت می کنند. لذا خداوند از ایمان (اعراف آیه 203) و تفکر و اندیشه، آخرت اندیشی و دنیاگریزی به عنوان زمینه ای برای روشندلی و بصیرت (ص، آیات45 و 46) یاد کرده است.
از دیگر عوامل مهم بصیرت زا می توان به امدادهای غیبی الهی در مواقع حساس چون جهاد (آل عمران آیه 13 و حشر آیه2) اشاره کرد؛ زیرا دراین مواقع حساس خداوند نشان می دهد که افزون بر قوانین ظاهری، قوانین دیگری است که به عنوان اسباب عالی درجهان و نظام آن موثر می باشد. این گونه است که شخص تنها به اسباب ظاهری و قوانین عادی توجه نمی کند و درمی یابد که درپس هر ظاهری، حقیقتی و فراتر از هر اسباب ظاهری، اسباب باطنی و موثر دیگری نیز وجود دارد.
اصولا از نظر قرآن، رخدادهای حساس تاریخی و فتنه ها، از مهمترین عوامل بصیرت زا می باشند، زیرا دراین حالت است که اشخاص تیزهوش و زیرک درمی یابند که حقیقت ممکن است غیر از آن چیزی باشد که به چشم می آید. از این رو، به تحلیل رخدادها و فتنه ها برای دستیابی به حقایق نهان آن می پردازند.
از نظر قرآن همه معجزات الهی در حکم عوامل بصیرت زا و مایه روشندلی بشر است به این معنا که هدف از معجزات تبیین حقایق به شکل دیگر است. جالب این که برخی از این معجزات خود بلایایی هستند که بر سر بشر می آید و آدمی آن را به عنوان حوادث و رخدادهای طبیعی بشمار می آورد. در معجزاتی که حضرت موسی(ع) آورده است برخی چنان به حوادث طبیعی و رخدادهای عادی زمینی شباهت داشت که موجب فریب بسیاری شد. از جمله این معجزات، افزایش قورباغه بود که برخی آن را رخدادی طبیعی تعبیر کردند درحالی که معجزه ای بود تا آدم را بیدار کند. از این رو خداوند در آیات 101 و 102 معجزات نه گانه حضرت موسی(ع) را مایه بصیرت می شمارد. درحالی که دراین معجزات برخی موارد وجود داشت که به حوادث و رخدادهای طبیعی شباهت داشت.
به هرحال رخدادهایی چون فتنه ها درحقیقت می تواند از عوامل بصیرت زا باشند به شرط این که آدمی به ظاهر آن بسنده نکند.
خداوند در آیه 59 سوره اسراء اعطای ناقه به صالح را که به صورت معجزه اتفاق افتاد و حیوان از دل کوه بیرون آمد، به عنوان عامل بصیرت معرفی می کند؛ زیرا کسانی که این معجزه را دیدند می توانستند به بینش صحیح درباره خداوند و قدرت او و پیامبری حضرت صالح دست یابند. اما برخی از امور است که همواره نقش بازدارنده را ایفا می کند که از آن جمله می توان به دنیاگرایی (ق آیه22) و غفلت از خداوند و یاد او (اعراف آیه201) اشاره کرد. کسانی که ذکر و یاد خداوند متعال را از دل خویش بیرون کرده اند نمی توانند امید داشته باشند که نور بصیرت و روشنایی در دل های آنان روشن شود و آنان را به سوی حقایق و آگاهی از آن بکشاند. باشد با تقویت یاد خداوند و بهره گیری از همه فرصت ها و ابزارهای شناختی صحیح، بصیرتی را در خود ایجاد کنیم که راه حق را از باطل بازشناسیم و مسیر رشد و بالندگی را بیابیم و در آن حرکت کنیم.
[ سه شنبه 90/9/29 ] [ 4:53 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |