بسم الله الرحمن الرحیم
گر شبی در منزل جانانه مهمانت کنند
گول نعمت را مخور، مشغول صاحب خانه باش
سؤال: منزل جانان کجاست؟
جواب: تمام عالم محضر و منزل خداست. هیچ کجا را در این عالم نمی توان خالی از حضور خداوند یافت.
سؤال: پس نعمت های عالم به چه درد می خورند؟ آیا بهرهمندی و لذت بردن از آن ها، به معنی گمراهی و فریب خوردن است؟
جواب: به نکته ی بسیار مهمی اشاره شد.
دقت: حضرت دوست فرموده که عالم را برای انسان و انسان را برای خودم آفریدیم.
پروردگار، تمامی عالم را بر پایه ی محبت تقریر فرموده و هیچ مخلوقی را در عالم بیهوده خلق نکرده است. تقدیر خداوند بر این بوده که انسان را در میان این همه زیبایی، نظم، انسجام و تنوع بیافریند؛ بدون بهره مندی از آفریده ها و لذات مشروع دنیوی، انسان قادر به ادامه ی حیات نیست. برای مثال: بدون خوردن، خوابیدن، نوشیدن و... چگونه می توان مرکب تن را حرکت داد؟
اما نکته ی مهم این است که نباید دلبسته ی مادیات شد. نباید زیبایی ها و تنوع محسوسات، انسان را از هدف اصلی خلقت و حرکت به سوی کمال باز دارد.
پای نعل دنیا را، به گل باید زد نه به دل.
سؤال: چرا لذات دنیا، حتی در حد خرید یک اسباب خانه یا پوشیدن لباس نو یا رسیدگی به امور خانواده، باعث افول حال خوش دعا، نماز و بندگی در انسان می شود؟ آیا ظهور چنین احوالی، در نتیجه ی مشغولیت نیست؟
جواب: اول این که احوالات معنوی ثابت نیست. بلکه حالات روحی و معنوی انسان مدام تغییر می پذیرند. گاهی همین احوالات خوش حجاب شده و انسان را گرفتار غرور و انانیت می کنند. به همین دلیل در حالات خوش هم باید استغفار کرد و اگر چنین حال خوشی از انسان گرفته شود، لطف الهی به شمار می آید.
دوم: مهمترین مرحله ی سلوک کسب روزی حلال است و در احادیث به «جهاد در راه خدا» ، تعبیر شده است.
بدان، اگر کار و تلاش برای فردی حجاب واقع شود:
1. می تواند در اثر وسوسه ی نفس اماره باشد، تا شخص از کار و تلاش دست کشیده و گوشه نشینی کند. (رفتار صوفیانه که مطرود است.)
2. می تواند در اثر نیت عمل باشد. نیت هر عملی که برای کسب رضای خدا باشد، یاد او و توجه به حق در طول کار و کسب روزی فراموش نشود، مشغولیت دنیوی حاصل نمی شود.(همه جا و در هر کاری نیت قُربتاً اِلی الله، مؤکد است.)
سؤال: آیا تحصیل و ازدواج ، مانعی برای سیر الی الله نیست؟
جواب: یکی از صفات خداوند، «عالم» است. انسان بدون کسب علم و آگاهی، چگونه می تواند معرفت حاصل کند.
دمی تعمق و تفکر در چیستی و چرایی عالم، برتر از سال ها عبادت نا آگاهانه است.
اما در مورد ازدواج: تنها راه مشروع نیاز و غریزه جنسی انسان، ازدواج است. امر مقدسی که سنت پیامبر معرفی شده است. ازدواج انسان را از خودخواهی می رهاند. تازه بعد از ازدواج، انسان نیمی از دین خود را کامل می کند و مسیر برای رسیدن به کمال حقیقی بسی هموارتر می شود. رهبانیت، از آن ادیان و باورهای منحرفی است که وصال به معبود را در زندگی مجردی ممکن ساخته است. متأسفانه پیروان چنین اعتقادات و رفتارهایی، اغلب به انحرافات اخلاقی گرفتار می شوند.
تذکر: اگر امروزه اغلب ازدواج ها، امری بازدارنده از کمال و رشد روحی به شمار می آیند، در نتیجه ی غفلت حاصل از نیت، تفکر و تعمق صحیح ازدواج است.
سؤال: چرا با وجود مراقبه ی دقیق، حال خوش سر نماز و عبادات مستحبی حاصل نمی شود؟
جواب: 1. خدا را فقط سر سجاده نباید جست. 2. در طول روز باید به حضور معبود توجه کرد تا سر نماز هم اتصال با عرش حاصل شود. 3. اگر هم حال حضور و توجه حاصل نشد، باید تسلیم خواسته معشوق شد، چراکه او حال قبض را پسندیده.
یکی درد و یکی دروان پسندد *** یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران *** پسندم آن چه را جانان پسندد
سؤال: مشکل دیگر این که، چرا وقتی بسط دل جای خود را به قبض ارزانی می دارد، ناخودآگاه انسان به حالت عصبی یا گوشه نشینی و افسردگی گرفتار می شود و حوصله ی کسی را ندارد؟
جواب: چون او رضای خدا را نمی جوید، بلکه درپی خشنودی خودش است.
سؤال: آیا بهتر نیست کار و اداره را رها کرد و در گوشه ای خلوت به خدا و بندگی او مشغول شد؟ این طور بندگی و وصال سریع تر حاصل می شود؟
جواب:وقتی فقر وارد زندگی شود، ایمان را از در دیگر بیرون می راند. بدون کار و درآمد ماهانه یا روزانه، گذران زندگی ممکن نیست. در ضمن، با گذر ایام و تکراری شدن مراقبه ها و برنامه ها و حالات سلوکی، انسان دل زده شده و ناخودآگاه شرایط زندگی عادی را می طلبد. در نتیجه خسته شده و از نیمه راه برمی گردد.
میانه روی در تمام مراحل زندگی، مورد تأکید دستورات اسلام است. در میان خلق زیستن و به یاد یار بودن، هنر است و چه نیکوست اگر سالک همدل و همراهی با خود داشته باشد و طی این راه، به تنهایی نکند، و چه نیکوتر است که آن همراه، همسرش باشد. در این سیر، وصل به معشوق هموارتر خواهد بود.
بر گرفته از سایت استاد فروغی حفظه الله