نم نم باران |
بیشک جوانان از مهمترین سرمایههای یک جامعه به شمار میآیند؛ چون فطرت و طبیعت پاک جوانان همواره با هیجان و پویایی همراه است. [ شنبه 90/11/8 ] [ 10:3 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
میگن یه مطربی بود در مشهد به نام کریم تار زن.آلوده بود.خیلی بد بود.تارش سر شونش بود.داشت می زد و می رفت.تو راه دید یه جایی جمعیت خیلی زیاده.دم بازار فرش فروشای مشهد.پرسید چه خبره اینجا؟گفتن که آسیدهاشم نجف آبادی اینجا منبر میره(ایشان اهل دل بود.صاحب نفس بود.نفسش در مردم اثر می کرد).کریم تار زن یه مرتبه با خودش گفت که بریم در خونه خدا.ببینیم این چی می گه که این قدر مردم جمع میشن [ شنبه 90/11/8 ] [ 9:55 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
روزی روزگاری، اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند تا برای نزول باران دعا کنند. در روز موعود، همهء مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند ولی تنها یک پسر بچه با خودش چتر آورده بود ...و این یعنی ایمان [ شنبه 90/11/8 ] [ 9:39 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
از حضرت رسول اکرم(صل الله علیه وآله وسلم) پرسیدند : [ شنبه 90/11/8 ] [ 9:22 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
بزرگان دین گفته اند: عجله کار شیطان است مگر در چند مورد [ جمعه 90/11/7 ] [ 11:36 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
ابن عباس از حضرت رسول اکرم صلى الله علیه و آله نقل مى کند که : ((من قبل بین عینى امه کان له سترا من النار)) [ جمعه 90/11/7 ] [ 11:33 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
روایت شده که شیطان ، به درگاه فرعون آمد، و در را کوبید، فرعون گفت : کوبنده درب کیست ؟ شیطان گفت : اگر خدا بودى ، مى فهمیدى چه کسى درب را مى کوبد، فرعون گفت : اى ملعون داخل شو، شیطان گفت : ملعونى بر ملعونى وارد مى شود، پس داخل شد، فرعون به او گفت : چرا بر آدم سجده نکردى تا رانده درگاه خدا و مورد لعن خدا واقع نشوى ؟ در جواب گفت چون مانند تو در صلب آدم بود، فرعون به او گفت : آیا بدتر از من و از خودت بر روى زمین سراغ دارى ؟شیطان در جواب گفت : انسان حسود از من و از تو بدتر است چون حسد عمل نیک انسان را مى خورد، همچنانکه آتش هیزم را مى خورد و مى سوزاند. [ جمعه 90/11/7 ] [ 11:29 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
فرمایشی از حضرت علی (علیه السلام): [ جمعه 90/11/7 ] [ 11:26 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
یک کسی آمد خدمت حضرت علی علیه السلام و گفت: «استغفرالله ربی و اتوب الیه»؛ خیال کرد توبه یعنی کلمه استغفار را بر زبان آوردن. علی علیه السلام به او گوشزد نمود و فرمود: «ثکلتک امک»؛ مادرت به عزایت بنشیند. «اتدری ما الاستغفار؟ ان الاستغفار درجة العلیین»؛ آیا می دانی استغفار چیست؟ استغفار درجه علیین است ( نهج البلاغه، حکمت 417). بعد حضرت استغفار را تشریح می کند: پشیمانی کامل از گذشته تیره و سیاه، تصمیم قوی بر برنگشتن به گناهان سابق، ادای حقوق الهی که فوت شده است، ادای حقوق الناس که فوت شده است. بعد دو جمله می گوید که درست معنای شورش و انقلاب علیه خود و مجازات کردن خود را دارد. می گوید: دیگر اینکه این گوشتهای مبارکی! که در این بدنت از گناه روئیده، باید این ها را ذوب کنی. این گوشتها که از حرام روئیده است، این گوشتها که در مجالس لهو و لعب و توأم با هرزگی روییده است، باید بروی همه این ها را ذوب کنی از نو گوشت جدید بروید. دیگر اینکه باید به این بدنت سختی طاعت را بچشانی همچنان که لذت معصیت را چشانده ای. [ جمعه 90/11/7 ] [ 11:20 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
عروس قرآن : سوره الرحمن [ سه شنبه 90/11/4 ] [ 7:48 عصر ] [ محسن مطهری نژاد ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |